نورا...

سلام جیگر مامان... دخمل مامان... خوشگل مامان

دیدی بهت گفتم تو دختر خوشگل منی؟ دیدی بالاخره دخملی من و باباییت شدی؟؟

دیروز بالاخره طاقت نیاوردم و رفتم سونوگرافی نرگس پیش خانوم واسعی. و ایشون گفتن که تو جنسیتت دختره. با اطمینان هم گفتن. وای عزیزدلم خیلی خوشحال شدم. هم من و هم بابایی. راستی سی دی فیلم سونوگرافی رو هم گرفتم تا یادگاری بمونه و بابایی هم بتونه گلش رو ببینه.

اینقدر فیلمت بامزه است مامانی من. یه جاش انگار داری سرت رو می خارونی. انگشتای کوچیکت، قفسه سینه ات، ستون فقراتت، قلب کوچولوت، استخوانهای دست و پات، همه معلومند. قطر سرت شده 4 سانتی متر... الهی قربونت برم. وزنت هم شده 220 گرم. بزرگ شدی مامانی...

مامانی اون تو حسابی حواست به خودت باشه و خوب غذا بخور که زودی بزرگ بشی و بپری بیای تو بغل مامان و بابایی. منم اینجا حواسم بهت هست. بابایی هم حواسش به هر دومون هست.

راستی می دونی خوشگلم که اسم شما چی شده؟؟ به احتمال خیلییییی زیاد اسم شما هست نورا خانوم. نورا خانوم قندی. نورا خانوم گل و گلاب. من و بابایی هر دو مون از این اسم خوشمون اومد. معنی اسمت نورانی و درخشان و تابنده هست. البته در واقع یعنی نورانی تر، درخشان تر، تابنده تر. امیدوارم تو هم اسم قشنگت رو دوست داشته باشی.

از خدای مهربون می خوام که دلت و روحت و آینده ات و تقدیرت، همگی مثل اسمت نورانی و تابنده و درخشان بشن.

بابایی و مامانی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی و از ته قلبشون عاشقتن و دوستت دارن.