نورانورا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

حسی به رنگ آسمان

عبور از دردها...

1390/9/24 23:33
نویسنده : مانيا
1,084 بازدید
اشتراک گذاری

زایمان سزارین را دوست ندارم! دوست ندارم برای آمدنت بدون فرمان خداوند تاریخ تعیین کنم! به نظرم شبیه کسانی است که در این کره خاکی خودکشی می کنند و زودتر از چیزی که خدا برایشان مقرر کرده زندگی در دنیای دیگر را شروع می کنند! با این تفاوت که کسانی که در این دنیا هستند در خودکشی کردن خود مختارند. اما تو خودکشی می شوی!! در آمدنت و به زور آمدنت اختیاری نداری...

درد خواهم کشید. می دانم. اما این درد را همانند دردی تطهیر کننده می پذیرم، که مرا پاک می کند، آماده ام می کند و اینقدر خوبم می کند که پیدا کردن لیاقت و شایستگی در آغوش کشیدن یک موجود پاک و معصوم جایزه آن برای سختی من خواهد بود... این دنیا به من یاد داده است که رسیدن به زیباییها و خوبیها همیشه همراه آسانی نیست و اغلب از دل سختی ها و مرارتها باید گذر کنی تا به شیرینی برسی... می پذیرمش! با آغوش گشوده... برای درک لذت مادر شدن...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

هانیه
26 آذر 90 9:02
ااااااااا دیگه می شه اینجا نظر گذاشت؟؟!! منم باهات موافقم.. امیدوارم خدا هم به همه ی مادرا این سعادت رو بده که بتونن این درد رو بکشن و تطهیر بشن...
مانیا
26 آذر 90 13:59
وا هانیه جون قبلا هم می شد نظر گذاشت!!! فقط نظرات بالای پست بود نا پایینش! دقت کن دخملم!!! راستی بالاخره اینجا رو پیدا کردیییی؟؟؟!
مانیا
26 آذر 90 14:00
حالا شاید ما خواستیم دو کلوم مادر دختری حرف بزنیم!!!
غزلک*مامان فسقلی*
26 آذر 90 15:15
مانیا جون نوشتت فوق العاده قشنگ بود


مرسی غزلک جونم
شهره
26 آذر 90 17:15
سلام عزیزم خوشحالم که می خوای طبیعی زایمان کنی منم همین کار رو کردم قدر این لحظات عرفانی رو بدون
آسمونی ها
27 دی 90 19:28
سلام واقعا تفسیر زیبایی است. لذت بردم....